آخ دندونم........
سلام دختر گلم الهی قربونت برم دیروز با عمه ومامان آذر رفتیم بازار برای خرید لباس عروسی عمو مهیار و شمارا نبردیم با مادر والنا موندید خونه که مادر تلفن کرد که یک کم بیقراری وآبریزش بینی داری برات دارو بگیرم .از همون موقع بیتاب برگشتن بودم وقتی رسیدم خونه حس کردم ازم دلخوری و بیقرار بودی .تا آخر شب بیقراری ونق زدن .هر کاری میکردم آروم نمیشدی وتا حالا اینجوری نا آروم نبودی و با هیچ چیز ساکت نمیشدی . هر چند دقیقه دستتو به دهنت میبردی و جیغ میزدی .الهی بمیرم برات متوجه شدم از دندونته برات دیفن هیدرامین زدم روی لثه هات .یک شیاف هم برات گذاشتم اما آروم نمیشدی . ساعت 2 نیمه شب بردیمت کلینیک کودک من .بعد از یه عالمه گریه در حال معاینه آقای دکتر ...